عاشقانه

عاشقانه مینویسم برای عاشقانه واقعی

عاشقانه

عاشقانه مینویسم برای عاشقانه واقعی

بیداری

بیداری

ای رویای من، ای رویای شیرین من، خداحافظ!

ای خوشبختی شبهای دراز، کجائی ؟ مگر نمیبینی که خواب آرامش بخش از دیدگان من گریخته و مرا، در تاریکی عمیق شب، خاموش و تنها گذاشته است؟

بیدار و نومیدم. به رویاهای خود می نگرم که بال و پر گشوده اند و از من می گریزند. اما روح من با غم و حسرت این رویاهای عشق را دنبال می کند.

ای عشق، ای عشق، پیام من را بشنو. این رویاهای دلپذیر را بنزد من باز فرست. کاری کن که شامگاهان، مست باده خیال ، در خواب روم ، و هرگز بیدار نشوم.

« الکساندر پوشکین »

نظرات 2 + ارسال نظر
مائده چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:39 ب.ظ http://shokolatiye-shokolati .blogsky.com

سلام...
مرسی بهم سر زدی ...
زود زود میاپم...
مطلبت مثل بقیه فوق العاده بود...
بازم پیشم بیااااااااا...
بای تا بعد دوست من..

عسگری پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:59 ب.ظ

چطوری پسر عمه . چه جالب ...........ژ
من هم وب دارم ادرسش.............نمیگم

سلام عزیز
میخوای بزاریم تو کف ایکی ثانیه پیداش میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد