عاشقانه

عاشقانه مینویسم برای عاشقانه واقعی

عاشقانه

عاشقانه مینویسم برای عاشقانه واقعی

ای عشق

« محمود درویش » می گوید:

ای عشق! ای گل ایستاده من در آنسوی زمان و حواس،

ای کسی که لبانت بوسه ای که در پوست من صلیبی از یاسمن نقش می زند یک بار به خواب من بیا تا جنونم برگردد!

ای عشق! از تو دور شدم تا به تو نزدیک شوم و زمان را یافتم. اکنون با زمان معاشقه می کنم

و من آتش عشق را در صاعقه معشوقم ربودم

برایم چیزی باقی نمانده جز آنکه در سایه ای که سایه توست آواره شوم

برایم چیزی باقی نمانده جز آنکه در صدایی که صدای توست ساکن شوم و اکنون صلیبی در خیابان پشتی ایستاده است...

**** **** ****

نظرات 1 + ارسال نظر
مدی یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:08 ب.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

چرا نمیتونم آروم بشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد